پدر از پسرش پرسيد: امتحان رياضي امروزت چطور بود؟
پسر: يكي از جوابهام غلط بود.
پدر: معلمتون چند تا سؤال داده بود؟
پسر:پنج تا.
پدر: اين خيلي عاليه، پس بقيه سؤال ها رو درست حل كردي؟
پسر: نه ديگه، اصلا وقت نشد به بقيه نگاه كنم..!!
*******************************
مادر از دخترش پرسيد: دخترم، چرا پر كردن نمكدونها اين قدر طول كشيد؟!
دختر: آخه سوراخهاي سرش خيلي تنگ بود!!!
*******************************
به غضنفر ميگن نظرت در باره ي توپ فوتبال چيه؟ يه كم فكر مي كنه ميگه:شطرنج گردالي..؟!
*******************************
از غضنفر ميپرسن ميدوني چرا غواصان از پشت ميپرن تو دريا؟ميگه خوب اگه از جلو بپرن ميوفتن تو قايق
*******************************
غضنفر به خدا ميگه ۱۰۰۰۰۰۰۰ سال برات چقدره؟ ميگه ۱ دقيقه
غضنفر باز ميگه اي خدا ۱۰۰۰۰۰۰۰ تومان پول برات چقدره؟ ميگه ۱ تومان
ميگه پس ۱ تومان به من بده
خدا ميگه ۱ دقيقه واسا
*******************************
تهرانيه تو حج، پرده كعبه رو گرفته بود مي گفت: خدايا توبه… ديگه براي غضنفر جوك نمي سازم! يه دفعه غضنفر ميزنه رو شونش ميگه : داداش قبله از كدوم طرفه؟ تهرانيه داد ميزنه: خدايا! خاطره كه مي تونم تعريف كنم؟
- پنجشنبه ۰۶ فروردین ۹۴ ۱۱:۲۷
- ۱۰۹ بازديد
- ۰ نظر